تعداد اسامی آشنا برای هواداران و آشنایان به وارکرفت در این کتاب بسیار است. برخی کاملاً آشنا هستند، ولی برخی در گوشه کنار بازی ها پنهان شده اند. ابتدا خواستم این که هر کدام را در کدام بازی و در کجا می شود پیدا کرد را در پانویس بیاورم، ولی تصمیم گرفتم خودتان دنبالشان بروید، مطمئن باشید اگر یک بار دیگر بازی ها را مرور کنید بیشترشان را خواهید شناخت. جوینده یابنده است! میان داستان این کتاب و کتاب قبلی، آخرین نگهبان، حدود ۶ سال اختلاف وجود دارد. کتابی وقایع این سال ها را تا به حال دقیق روایت نکرده است، ولی وقایع مهمش هم زیاد نیستند: مِدیو با کمک وارلاک اورک، گولدان، اورک ها را از دنیای خودشان به ازراث می آورد. اورک ها از درگاه سیاه بیرون می ریزند و به ازراث حمله می کنند و استورم ویند، شهر اصلی آن جا را تصرف می کنند. مِدیو به دست لوتار دوستش و خادگار شاگردش کشته می شود و لوتار بازماندگان استورم ویند را جمع کرده و به دریا می زند و به قاره ی شمالی پناه می برد. توضیحی لازم است درباره ی نام ازراث بدهم. ازراث هم به قار ه ای گفته می شود که درگاه سیاه و استورم ویند در آن قرار دارند، هم به کل دنیای انسان ها. هر دو هم صحیح است! ازراث توسط انسان های آراثوری، که شرحشان در کتاب خواهد رفت، به دنیایشان گفته شد و این نام بر قاره ای که به آن کوچ کردند باقی ماند. این که چرا در وقایع سه گانه نبرد باستانیان که قبل از آمدن انسان ها به این دنیا اتفاق می افتد الف های شبانگاه دنیایشان را ازراث می خوانند مشخص نیست. برخی می گویند این اشتباهی در نوشتار کتاب ها بوده و برخی معتقدند زبان انسان ها از زبان همان زمان مشتق شده و این نام از آن موقع بوده است. خلاصه، امیدوارم خوانندگان کتاب های قبل وقتی نام ازراث در این کتاب آورده می شود سردرگم نشوند، در تمام این کتاب ازراث به یک قاره گفته می شود، نه یک دنیا. نکته ی بسیار مهم دیگر این است که وقایع این کتاب تحت تاثیر سه گانه نبرد باستانیان است. در آن کتاب ها خواندیم که چند نفر از آینده به گذشته فرستاده می شوند تا آن را از نیرو های اهریمنی که در آن نفوذ کرده اند حفظ کنند ...
ریچارد ا. ناک نویسندهی داستانهای فانتزی و از نویسندگان منتخب نیویورک تایمز برای نگارش داستان حماسهی هوما است. وی متولد ۲۸ مِه ۱۹۶۱ در شهر شیکاگو از پدری انگلیسی و مادری آمریکایی است. زندگینامه ریچارد ناک تحصیلات اولیهی خود را در به اصرار مادرش در رشتهی شیمی در دانشگاه چمپیون-اوربانای ایلینوز شروع نمود، ولی در میانهی راه آن را علت علاقه به نویسندگی ترک گفت و به زادگاه پدرش انگلستان رفته و مدتی را در آکسفورد در رشتهی ریشههای زبان مشغول تحصیل شد. یک سال بعد به دلیل مشکلات پدرش به آمریکا بازگشته و در دانشگاه سابقش در رشتهی علم معانی مشغول به تحصیل شد و چهار سال بعد با مدرک لیسانس دانشگاه را ترک کرد و به مطالعات شخصی بر روی زبانهای کهن مشغول شد. بعد از خواندن رمان طوفان برفراز سحرسالار اثر آندری نورتون اولین داستان کوتاه خود را در سال ۱۹۸۶ نوشت که در سال ۱۹۸۷ به چاپ رسید. وی سپس به دلیل مشکلات مالی مدتی به عنوان مسئول انبار و بعد از آن دفتردار امانتفروشی مشغول به کار شد. در سال ۱۹۸۸ با حماسهی هما به شهرت رسید و به عنوان نویسندهی منتخب نیویورک تایمز انتخاب شد و کتابش به زبانهای ایتالیایی، چک، لهستانی، ترکی، روسی، دانمارکی و فرانسوی ترجمه گردید. وی در حال حاضر نویسندهی اصلی سری نیزهی اژدها است که خود آن را با نام قلمروی اژدها میشناسد. از دیگر نوشتههای مشهور وی کتابها و مانگاهایی از هنر نبرد است که متعلق به شرکت سرگرمیهای بلیزارد است. مجموعه کتابهای دیابلو (معادل شیطان به اسپانیول) وی نیز در میان علاقهمندان ژانر فانتزی-وحشت مورد استقبال گرمی قرار گرفتهاست.